بیو گرافی محترم مولوی محمد عظیم حقانی معاون امور محصلان پوهنتون تخار.

محترم مولوی محمد عظیم حقانی فرزند ایگم بیردی ولدیت نیک محمد باشنده قریه باسوس ولسوالی چهاردره ولایت کندزمتولد سال (1364) مطابق (1405) قمری در کشور پاکستان در ایام حجرت جهاد قبلی در یک خانواده متدین چشم به جهان گشود وبعد از پیروزی مجاهدین در سال(1371) هجری شمسی از کشور پاکستان عازم افغانستان با فامیل محترم شان شد، موصوف شامل مدرسه رشیدیه باسوس قریه مربوطه خویش گردیده و در آن مدرسه دروس ابتدائیه  خویش را آغاز نموده و در سال (1375) هجری شمسی از مدرسه مذکوربه درجه ممتاز از حفظ کلام االله المجید فارغ گردید و دوسال در آن مدرسه به نسبت صغر سن قران کریم را دور نموده و در سال (1377) در مدرسه قوش تپه جهت فراگرفتن علوم دینی، به مدت یک سال کتاب های فارسی را فرا گرفت و در سال (1377) جهت فراگرفتن علوم دینی عازم کشورپاکستان شده ودر آن جا به مدت ده سال دروس و تحصیل علوم دینی و عصری را فراگرفته و بالاخره در سال(1388) از مدرسه جامعه حقانیه اکورط ه ختک فارغ گردیده و بعد از فراغت در منطقه خویش آمده درس و تدریس را آغاز و در ضمن فعالیت جهادی را انجام میداد و به نسبت رفاقت و دوستی که با جناب مولوی شمس الدین وقاص داشت با مشوره و هدایت وی  درامور جهاد و مبارزه علیه اشغال دعوت و تبلیغ میکرد و حتی که مجاهدین علنی شد و همرای مولوی شمس الدین مرحوم عملآ در صف جهاد پیوست  در مناطق مختلف چهاردره و گل تپه دعوت و جهاد میکرد و زمانیکه ظلم و جنایت امریکایی ها اوج گرفت و دامن وحشت و برایت شان زیاد شد مجاهدین کندز و تخار به شکست مواجه شد، همه مجاهدین به کشور پاکستان هجرت کردند و از جمله انها بنده نیز بود و در سال های (1389 تا 1390) در کمپ هری پور بحیث استاد تدریس میکرد و در ضمن مجاهدین و طلاب علم را به نسبت تشکیلات جهادی هم کاری و ترتیب سفریه انها را میکرد و در آن سال در مدرسه جامعه محمدیه  و اه کینت راوالپندی درس افتاء را نیز فرا گرفت و بعد از آن در سال (1392) به کشور بازگشت نموده و در قریه خور تدریس میکرد و به هدایت مولوی صاحب مرحوم که وی در آن وقت مسولیت دعوت و ارشاد را به عهده داشت، بنده را هدایت داد تا در شهر کندز در یکی از مدارس مشهور اشرف المدارس تدریس نماید، تا سال (1399) هجری شمسی مسولیت تدریس را داشته و در این چند سال اخر همرای مجاهدین روز های پنج شنبه و جمعه رفت آمد داشته و درسال که مولوی صاحب شمس الدین مرحوم در ولایت تخار به عنوان والی بود بنده در ماه جوزا آن سال بحیث نماینده از سوی خویش به ولسوالی های درقد و ینکی قلعه فرستاده شده، تا که از مجاهدین منطقه دید وادید نماید و در جنگ گورتپه عملآ نیز شرکت نموده بود و بعد از سال (1399) سپس در منطقه ولسوالی چهاردره باز گشت نموده و درین ولسوالی همرای مجاهدین مولوی شمس الدین وقاص بوده عملآ همرای امیر صاحب مولوی رحمت شاه وقاص هم کار بوده و در جنگ سقوط کندز نیز با همرای مولوی صاحب رحمت شاه وقاص حضور داشته و بعد درسال (1400) از سوی امارت اسلامی منحیث رئیس محکمه ابتدائیه ولسوالی قلعه ذال گماشته شده است، تا ماه میزان (1401) و بعد از آن در چند جا جهت ایفای خدمت پیشنهاد گردیده بالاخره در پوهنتون تخار بحیث معاون امور محصلان پوهنتون تخار در ماه جدی سال (1401) پیشنهاد و مقرر گردیده است.